مقاله درمورد ارزیابی عملکرد سازمانی و ارزیابی عملکرد متوازن

Widget not in any sidebars
سازمانهای سالم و چالاک مؤلفه ضروری توسعه یک ملت هستند. تمام ملل دارای آرایه گستردهای از سازمانهای بزرگ و کوچک هستند. برخی از آنها عملکرد خوب، برخی عملکرد متوسط و مابقی عملکردی غیرقابل قبول دارند.
سازمانها دارای انواع متفاوتی میباشند. سازمانهای دولتی، شرکتهای خصوصی، اتحادیههای تجاری، سازمانهای غیردولتی، دانشگاهها و انجمنهای اولیا و مربیان، همگی انواع مختلفی از سازمانها میباشند. یک سازمان از افرادی که با هم و بسوی یک هدف مشترک کار میکنند تشکیل شده است. این اهداف سازمانی است که باعث تمایز بین سازمانها و سایر مجموعههای اجتماعی مانند خانواده میگردد.
ارزیابی عملکرد سازمانی مهمترین فرایند در پیریزی سیستم ارتقای عملکرد میباشد(چارلز، 2002، ص64).
2-2ارزیابی عملکرد
2-2-1تعارف و مفاهیم
ارزیابی عملکرد و بهطور کلیتر مدیریت عملکرد فرایندی است که از طریق آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در خصوص چگونگی انجام موثر کارها برای تقویت رفتارهای مثبت و حذف رفتارهای نامناسب و غیرضروری به دست آورد. ارزیابی عملکرد علاوه بر فراهم کردن بازخورد اطلاعاتی، کارکردهای مهم دیگری دارد که یکی از آنها تعیین نیازهای آموزشی و توسعه منابع انسانی است. (الماسی، 1374، ص11)
ارزیابی عملکرد، شامل دو اقدام اساسی است، اولین اقدام در ارزیابی عملکرد، تعیین مطلوب یا نامطلوب بودن عملکرد است. دومین اقدام مشخص نمودن این امر است که آیا عملکرد مذکور ناشی از شانس و اقبال بوده یا در نتیجهی تخصص، حاصل شده است (راعی و پویانفر، 1389، ص405).
در رابطه با ارزیابی عملکرد مباحث بسیار زیادی مطرح میباشد، نقل قولی معروف از لرد کوین بیان میکند: «وقتی که شما بتوانید آنچه راکه دربارهاش صحبت میکنید مورد سنجش قرار دهید و آنرا با اعداد و ارقام بیان کنید، در واقع میتوانید ادعا کنید که چیزی در مورد آن میدانید، اما وقتی نتوانید آنرا بسنجید و زمانی که نتوانید آنرا به اعداد و ارقام تبدیل کنید و بیان کنید، دانش و آگاهی شما نسبت به آن موضوع بسیار ناچیز و ناراضیکننده است.» (پل آر، 1386، ص46-60) یا جمله معروفی است که عنوان میکند آنچه را که نتوانید اندازهگیری کنید، نمیتوانید کنترل کنید، وآنچه را که نتوانید کنترل کنید، نمیتوانید مدیریت کنید و در واقع آنچه را که نتوان مدیریت کرد، نمیتوان بهبود بخشید . این جملات اهمیت ارزیابی را بیان میکند و در واقع اندازهگیری عملکرد را زیربنایی برای انجام عملیات بهبود و توسعه بیان میکند. زمانی که مدیران از عملکرد خود اطلاعی نداشه باشند، نمیتوانند ظرفیتهای استفاده نشده و بالقوه خود را درک کنند. بنابراین جهت اطلاع از ظرفیتهای موجود ویا استفاده نشده باید عملکرد اندازهگیری و ارزیابی گردد تا از طریق آن مدیران بتوانند استراتژیهای مناسب سازمان را در جهت رسیدن به اهداف و چشمانداز خود تدوین و عملیاتی سازند.
ارزیابی عملکرد یک روش سیستماتیک ارزیابی ورودیها (مواد خام، تجهیزات، امکانات و . . . ) فرآیندها (تبدیلها، عملیات تولیدی و . . . )و خروجی ها(اقلام نهایی) است (ابن الرسول،1386 ، ص12).
به طور خلاصه ارزیابی عملکرد، فرایندی است که برای ارزیابی پیشرفت بسوی دستیابی به اهداف تعیین شده، مشتمل بر اطلاعاتی در مورد کارایی تبدیل محصولات و خدمات ارائه شده و میزان رضایتمندی مشتریان، دستاوردها و اثربخشی فعالیتها در راستای اهداف مشخص آنها میباشد. ومدیریت عملکرد استفاده از اطلاعات اندازهگیری عملکرد برای ایجاد تغییر مثبت در فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستمها با کمک به تنظیم اهداف عملکرد، اولویتبندی و تخصیص منابع خواهد بود (ستاریفرد، 1383، ص1).
2-2-2 سیستمهای ارزیابی عملکرد
ادبیات مربوط به اندازهگیری عملکرد دارای دو مرحله میباشد. در مرحلهی اول، که تا سالهای1980 بطول میانجامد مرکز توجه اندازهگیری عملکرد بر معیارهای مالی تأمینشده توسط سیستم حسابداری مدیریت بود ومرحله دوم، از اواخر سالهای 1980 آغاز میگردد. که هنوز هم در حال پیشرفت میباشد. طی این دورهی زمانی، تغییرات زیادی در اندازهگیری عملکرد رخ داده و علاقمندی به این حوزه بطور شگرفی افزایش یافته است. حتی برخی از این محققین از این مرحله تحت عنوان انقلاب اندازه گیری عملکرد یاد میکنند (ابن رسول، 1383، ص13).
تغییراتی که طی این سالها در اندازه گیری عملکرد رخ داد، باعث شد اندازهگیری سنتی به اندازهگیری متوازن تبدیل گردد. این تغییرات را میتوان در 7 عنصر اصلی خلاصه کرد که عبارتند از: تمرکز، ابعاد، پیشرانها، اهداف، منافع مورد انتظار، دوره و سبک ارزیابی (ویلسون، 2003، ص126).
جدول (2-1) روند تغییرات در اندازه گیری عملکرد(ویلسون، 2003، ص 128)
تغییرات در
ارزیابی عملکرد سنتی
ارزیابی عملکرد متوازن
تمرکز
تمرکز بر داخل
تمرکز بر داخل و خارج
ابعاد
تک بعدی
سازمانها دارای انواع متفاوتی میباشند. سازمانهای دولتی، شرکتهای خصوصی، اتحادیههای تجاری، سازمانهای غیردولتی، دانشگاهها و انجمنهای اولیا و مربیان، همگی انواع مختلفی از سازمانها میباشند. یک سازمان از افرادی که با هم و بسوی یک هدف مشترک کار میکنند تشکیل شده است. این اهداف سازمانی است که باعث تمایز بین سازمانها و سایر مجموعههای اجتماعی مانند خانواده میگردد.
ارزیابی عملکرد سازمانی مهمترین فرایند در پیریزی سیستم ارتقای عملکرد میباشد(چارلز، 2002، ص64).
2-2ارزیابی عملکرد
2-2-1تعارف و مفاهیم
ارزیابی عملکرد و بهطور کلیتر مدیریت عملکرد فرایندی است که از طریق آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در خصوص چگونگی انجام موثر کارها برای تقویت رفتارهای مثبت و حذف رفتارهای نامناسب و غیرضروری به دست آورد. ارزیابی عملکرد علاوه بر فراهم کردن بازخورد اطلاعاتی، کارکردهای مهم دیگری دارد که یکی از آنها تعیین نیازهای آموزشی و توسعه منابع انسانی است. (الماسی، 1374، ص11)
ارزیابی عملکرد، شامل دو اقدام اساسی است، اولین اقدام در ارزیابی عملکرد، تعیین مطلوب یا نامطلوب بودن عملکرد است. دومین اقدام مشخص نمودن این امر است که آیا عملکرد مذکور ناشی از شانس و اقبال بوده یا در نتیجهی تخصص، حاصل شده است (راعی و پویانفر، 1389، ص405).
در رابطه با ارزیابی عملکرد مباحث بسیار زیادی مطرح میباشد، نقل قولی معروف از لرد کوین بیان میکند: «وقتی که شما بتوانید آنچه راکه دربارهاش صحبت میکنید مورد سنجش قرار دهید و آنرا با اعداد و ارقام بیان کنید، در واقع میتوانید ادعا کنید که چیزی در مورد آن میدانید، اما وقتی نتوانید آنرا بسنجید و زمانی که نتوانید آنرا به اعداد و ارقام تبدیل کنید و بیان کنید، دانش و آگاهی شما نسبت به آن موضوع بسیار ناچیز و ناراضیکننده است.» (پل آر، 1386، ص46-60) یا جمله معروفی است که عنوان میکند آنچه را که نتوانید اندازهگیری کنید، نمیتوانید کنترل کنید، وآنچه را که نتوانید کنترل کنید، نمیتوانید مدیریت کنید و در واقع آنچه را که نتوان مدیریت کرد، نمیتوان بهبود بخشید . این جملات اهمیت ارزیابی را بیان میکند و در واقع اندازهگیری عملکرد را زیربنایی برای انجام عملیات بهبود و توسعه بیان میکند. زمانی که مدیران از عملکرد خود اطلاعی نداشه باشند، نمیتوانند ظرفیتهای استفاده نشده و بالقوه خود را درک کنند. بنابراین جهت اطلاع از ظرفیتهای موجود ویا استفاده نشده باید عملکرد اندازهگیری و ارزیابی گردد تا از طریق آن مدیران بتوانند استراتژیهای مناسب سازمان را در جهت رسیدن به اهداف و چشمانداز خود تدوین و عملیاتی سازند.
ارزیابی عملکرد یک روش سیستماتیک ارزیابی ورودیها (مواد خام، تجهیزات، امکانات و . . . ) فرآیندها (تبدیلها، عملیات تولیدی و . . . )و خروجی ها(اقلام نهایی) است (ابن الرسول،1386 ، ص12).
به طور خلاصه ارزیابی عملکرد، فرایندی است که برای ارزیابی پیشرفت بسوی دستیابی به اهداف تعیین شده، مشتمل بر اطلاعاتی در مورد کارایی تبدیل محصولات و خدمات ارائه شده و میزان رضایتمندی مشتریان، دستاوردها و اثربخشی فعالیتها در راستای اهداف مشخص آنها میباشد. ومدیریت عملکرد استفاده از اطلاعات اندازهگیری عملکرد برای ایجاد تغییر مثبت در فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستمها با کمک به تنظیم اهداف عملکرد، اولویتبندی و تخصیص منابع خواهد بود (ستاریفرد، 1383، ص1).
2-2-2 سیستمهای ارزیابی عملکرد
ادبیات مربوط به اندازهگیری عملکرد دارای دو مرحله میباشد. در مرحلهی اول، که تا سالهای1980 بطول میانجامد مرکز توجه اندازهگیری عملکرد بر معیارهای مالی تأمینشده توسط سیستم حسابداری مدیریت بود ومرحله دوم، از اواخر سالهای 1980 آغاز میگردد. که هنوز هم در حال پیشرفت میباشد. طی این دورهی زمانی، تغییرات زیادی در اندازهگیری عملکرد رخ داده و علاقمندی به این حوزه بطور شگرفی افزایش یافته است. حتی برخی از این محققین از این مرحله تحت عنوان انقلاب اندازه گیری عملکرد یاد میکنند (ابن رسول، 1383، ص13).
تغییراتی که طی این سالها در اندازه گیری عملکرد رخ داد، باعث شد اندازهگیری سنتی به اندازهگیری متوازن تبدیل گردد. این تغییرات را میتوان در 7 عنصر اصلی خلاصه کرد که عبارتند از: تمرکز، ابعاد، پیشرانها، اهداف، منافع مورد انتظار، دوره و سبک ارزیابی (ویلسون، 2003، ص126).
جدول (2-1) روند تغییرات در اندازه گیری عملکرد(ویلسون، 2003، ص 128)
تغییرات در
ارزیابی عملکرد سنتی
ارزیابی عملکرد متوازن
تمرکز
تمرکز بر داخل
تمرکز بر داخل و خارج
ابعاد
تک بعدی