مقاله درمورد سازمان امور مالیاتی و مالیات بر درآمد

Widget not in any sidebars
2-4-3-1 مالیاتهای مستقیم
گرچه تعریف جامع و مانعی از مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم دردست نیست، با این وجود میتوان گفت که مالیاتهای مستقیم باتوجه به اوضاع و احوال شخص (میزان دارائی و درآمد) وضع میشود. (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان 1390)
2-4-3-1-1 انواع مالیاتهای مستقیم
مالیاتهای مستقیم به انواع مختلفی تقسیم میشوند که مهمترین آنها مالیات بر دارایی و مالیات بر درآمد است.
البته امروزه مبنای متداول مالیاتی در جهان بر سه اصل «دارایی»، «هزینه» و «مصرف» استوار است. درآمد عوایدی است که به طور مستمر در فواصل معین عاید شخص میگردد در حالیکه دارایی از اموال منقول و غیرمنقولی تشکیل میشود که قبلاً جمعآوری شده و دریک زمان ثابت است.
۱) مالیات بر درآمد شخصی
این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود. درمالیات برانواع درآمد، هریک از منابع متعدد درآمد شخصی (مانند حقوق، بهره پول، درآمد املاک، اجارهبهای مستغلات، درآمد حاصل از تصدی مشاغل آزاد مانند درآمد پزشکان، وکلای دادگستری و. . . ) معمولاً به طرق و نرخهای مختلف مشمول مالیات قرار میگیرد.
در مالیات بر مجموع درآمد کلیه عواید شخص ازمنابع مختلف درآمد روی هم محاسبه میشود و معمولاً پس از کسر بخشودگیهای مقرر درقانون با «نرخهای تصاعدی» مشمول مالیات قرارمیگیرد. بهطورکلی وصول مالیات برانواع درآمد سهلتراست ولی مالیات برمجموع درآمد بیشتر منطبق با عدالت مالیاتی است.
از آن جا که مالیات بردرآمد شخصی به ترتیبی که توضیح داده خواهد شد یک نوع انعطافپذیری دردریافت مالیات بوجود میآورد که یکی از عوامل مهم ثبات اقتصادی محسوب میشود، امروزه دراغلب کشورها مالیات بردرآمد مهمترین منبع عواید دولتی به حساب میآید.
انتقاد وارد بر مالیات بردرآمد شخصی این است که موجب کاهش انگیزهی فعالیت شخصی و سرمایهگذاری مولد میگردد. اما مالیات بردرآمد دو جنبه دارد که ممکن است اثرات یکدیگر را خنثی کنند. ازیک سو چون دولت قسمتی از درآمد حاصل ازکار و فعالیت افراد را به عنوان مالیات اخذ میکند بدین جهت ممکن است افراد فراغت را به کار و فعالیت بیشتر ترجیح دهند و این عمل ازنظر اقتصادی مفید نمیباشد. از سوی دیگر چون مالیات بردرآمد شخصی باعث میشود که پس از کسر مالیات، درآمد خالص (درآمد قابل تصرف) کمتری باقی بماند، ممکن است این امر موجب شود که افراد برای حفظ سطح زندگی و میزان مصرف خود برساعات کار بیافزایند و با کوشش و فعالیت بیشتر کمبود درآمد را جبران کنند.
اما بیشک مالیات بردرآمد شخصی باعث کاهش پساندازهای اختیاری افراد میشود و این امر ممکن است موجب تقلیل سرمایهگذاری خصوصی شود که باید با سرمایهگذاری دولتی جبران شود.
۲) مالیات بر درآمد شرکتها
از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینههای مختلف کسر میگردد و درآمد ویژه باقی میماند که به نرخهای تصاعدی مشمول مالیات قرارمیگیرد. لیکن محاسبه درآمد ویژه شرکتها و نوع هزینههایی که باید کسر شود به سادگی امکانپذیر نیست. از طرف دیگر باید میان مالیات و سرمایهی اولیهی تشکیل شرکتها تناسب معقولی برقرار گردد تا عدالت مالیاتی رعایت شود؛ به گونهای که شرکتهای با سرمایهی اولیهی کمتر مالیات کمتری نسبت به شرکتهای با سرمایهی اولیهی بیشتر بپردازند. برای حل این مسائل روشهای مختلف مالی و حسابداری بکار گرفته میشود.
شرکتهای بازرگانی سعی میکنند که قیمت و میزان تولید خود را به نحوی تنظیم کنند که منافع آنها حداکثر شود، پس همیشه این امکان وجود دارد که شرکتهای مذکور از طریق افزایش قیمت کالای خود قسمتی از مالیات متعلقه را به مصرفکنندگان انتقال دهند. چنانچه تقاضا برای کالای مزبور درمقابل افزایش قیمت چندان تغییر نکند (مردم مجبور باشند آن کالا را تهیه کنند و کالا ضروری باشد) امکان انتقال مالیات بیشتراست.
مالیات بردرآمد شرکتها از مقدار وجوهی که درسرمایهگذاری جدید به کارمیافتد میکاهد، زیرا این نوع مالیات باعث میگردد که از سرمایهگذاری مجدد مقدار وجوهی که به عنوان مالیات به دولت پرداخت میشود جلوگیری به عمل آید و سود قابل توزیع بین صاحبان سهام نیز کاسته شود. واضح است که کاهش پسانداز شرکت و همچنین تنزل پسانداز صاحبان سهام به علت تقلیل سود سهام که درنتیجه وضع مالیات حاصل شده است، دربازارپول و سرمایه اثر میگذارد و نتیجتاً درکاهش سرمایهگذاری مؤثر واقع میشود. به همین جهت در بسیاری از کشورها سود توزیع نشده شرکتها از پرداخت مالیات معاف میگردد و درتعیین نرخهای مالیات بردرآمد شرکتها نیز جانب اعتدال رعایت میشود.
۳) مالیات بر دارایی
مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقلات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم میشود. مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض در تعدیل توزیع غیرعادلانه ثروت مؤثر است و از نظر اداری نیز تشخیص و وصول آن نسبتاً آسان است. مالیات براراضی ممکن است بر قیمت اراضی و یا افزایش ارزش اراضی وضع شود. درصورتی که مالیات براضافه ارزش اراضی وضع شود اضافه ارزش مزبور هرساله ارزیابی میشود و مشمول مالیات قرارمیگیرد. گاهی مالیات براضافه ارزش اراضی در موقع انتقال املاک و اراضی وصول میگردد. معمولاً هرقدر ف
اصله بین خرید و فروش کمتر باشد نرخ مالیات بیشتر است و بدین ترتیب مبلغ مالیات با فاصله زمانی بین خرید و فروش اموال و مقدار منفعتی که درنتیجه معامله حاصل گردیده است ارتباط پیدا میکند. مالیاتهای مزبور وسیله مؤثری برای جلوگیری از سفتهبازی درمعاملات غیرمنقول به شمار میرود و ممکن است درتجهیز پسانداز خصوصی برای سرمایهگذاری مولد مؤثر واقع شود. دربسیاری از کشورها، مالیات بر اراضی و منازل مسکونی مهمترین منبع درآمد برای شهرداریها و حکومتهای محلی بهشمار میرود (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان 1390).
2-4-3-2 مالیاتهای غیر مستقیم
درحالیکه مالیاتهای غیرمستقیم اغلب روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومیکشیده میشود و درهنگام توزیع یا فروش به روشهای مختلف وصول میگردد.
2-4-3-2-1 انواع مالیاتهای غیر مستقیم
1) مالیات بر مصرف و فروش
مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیر مستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومیکشیده میشود و از تولید کنندهی کالاها و خدمات مزبور وصول میشود. بنابراین مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل میدهد به نحوی که معمولاً مصرف کننده نمیتواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید کننده و یا فروشنده به دولت میپردازد. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق میگیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمیدارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل میدهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرارمیگیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگراین مالیات برکالاهای ضروری وضع شود، سنگینی آن را طبقات کمبضاعت بیشتر احساس میکنند.
گرچه تعریف جامع و مانعی از مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم دردست نیست، با این وجود میتوان گفت که مالیاتهای مستقیم باتوجه به اوضاع و احوال شخص (میزان دارائی و درآمد) وضع میشود. (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان 1390)
2-4-3-1-1 انواع مالیاتهای مستقیم
مالیاتهای مستقیم به انواع مختلفی تقسیم میشوند که مهمترین آنها مالیات بر دارایی و مالیات بر درآمد است.
البته امروزه مبنای متداول مالیاتی در جهان بر سه اصل «دارایی»، «هزینه» و «مصرف» استوار است. درآمد عوایدی است که به طور مستمر در فواصل معین عاید شخص میگردد در حالیکه دارایی از اموال منقول و غیرمنقولی تشکیل میشود که قبلاً جمعآوری شده و دریک زمان ثابت است.
۱) مالیات بر درآمد شخصی
این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود. درمالیات برانواع درآمد، هریک از منابع متعدد درآمد شخصی (مانند حقوق، بهره پول، درآمد املاک، اجارهبهای مستغلات، درآمد حاصل از تصدی مشاغل آزاد مانند درآمد پزشکان، وکلای دادگستری و. . . ) معمولاً به طرق و نرخهای مختلف مشمول مالیات قرار میگیرد.
در مالیات بر مجموع درآمد کلیه عواید شخص ازمنابع مختلف درآمد روی هم محاسبه میشود و معمولاً پس از کسر بخشودگیهای مقرر درقانون با «نرخهای تصاعدی» مشمول مالیات قرارمیگیرد. بهطورکلی وصول مالیات برانواع درآمد سهلتراست ولی مالیات برمجموع درآمد بیشتر منطبق با عدالت مالیاتی است.
از آن جا که مالیات بردرآمد شخصی به ترتیبی که توضیح داده خواهد شد یک نوع انعطافپذیری دردریافت مالیات بوجود میآورد که یکی از عوامل مهم ثبات اقتصادی محسوب میشود، امروزه دراغلب کشورها مالیات بردرآمد مهمترین منبع عواید دولتی به حساب میآید.
انتقاد وارد بر مالیات بردرآمد شخصی این است که موجب کاهش انگیزهی فعالیت شخصی و سرمایهگذاری مولد میگردد. اما مالیات بردرآمد دو جنبه دارد که ممکن است اثرات یکدیگر را خنثی کنند. ازیک سو چون دولت قسمتی از درآمد حاصل ازکار و فعالیت افراد را به عنوان مالیات اخذ میکند بدین جهت ممکن است افراد فراغت را به کار و فعالیت بیشتر ترجیح دهند و این عمل ازنظر اقتصادی مفید نمیباشد. از سوی دیگر چون مالیات بردرآمد شخصی باعث میشود که پس از کسر مالیات، درآمد خالص (درآمد قابل تصرف) کمتری باقی بماند، ممکن است این امر موجب شود که افراد برای حفظ سطح زندگی و میزان مصرف خود برساعات کار بیافزایند و با کوشش و فعالیت بیشتر کمبود درآمد را جبران کنند.
اما بیشک مالیات بردرآمد شخصی باعث کاهش پساندازهای اختیاری افراد میشود و این امر ممکن است موجب تقلیل سرمایهگذاری خصوصی شود که باید با سرمایهگذاری دولتی جبران شود.
۲) مالیات بر درآمد شرکتها
از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینههای مختلف کسر میگردد و درآمد ویژه باقی میماند که به نرخهای تصاعدی مشمول مالیات قرارمیگیرد. لیکن محاسبه درآمد ویژه شرکتها و نوع هزینههایی که باید کسر شود به سادگی امکانپذیر نیست. از طرف دیگر باید میان مالیات و سرمایهی اولیهی تشکیل شرکتها تناسب معقولی برقرار گردد تا عدالت مالیاتی رعایت شود؛ به گونهای که شرکتهای با سرمایهی اولیهی کمتر مالیات کمتری نسبت به شرکتهای با سرمایهی اولیهی بیشتر بپردازند. برای حل این مسائل روشهای مختلف مالی و حسابداری بکار گرفته میشود.
شرکتهای بازرگانی سعی میکنند که قیمت و میزان تولید خود را به نحوی تنظیم کنند که منافع آنها حداکثر شود، پس همیشه این امکان وجود دارد که شرکتهای مذکور از طریق افزایش قیمت کالای خود قسمتی از مالیات متعلقه را به مصرفکنندگان انتقال دهند. چنانچه تقاضا برای کالای مزبور درمقابل افزایش قیمت چندان تغییر نکند (مردم مجبور باشند آن کالا را تهیه کنند و کالا ضروری باشد) امکان انتقال مالیات بیشتراست.
مالیات بردرآمد شرکتها از مقدار وجوهی که درسرمایهگذاری جدید به کارمیافتد میکاهد، زیرا این نوع مالیات باعث میگردد که از سرمایهگذاری مجدد مقدار وجوهی که به عنوان مالیات به دولت پرداخت میشود جلوگیری به عمل آید و سود قابل توزیع بین صاحبان سهام نیز کاسته شود. واضح است که کاهش پسانداز شرکت و همچنین تنزل پسانداز صاحبان سهام به علت تقلیل سود سهام که درنتیجه وضع مالیات حاصل شده است، دربازارپول و سرمایه اثر میگذارد و نتیجتاً درکاهش سرمایهگذاری مؤثر واقع میشود. به همین جهت در بسیاری از کشورها سود توزیع نشده شرکتها از پرداخت مالیات معاف میگردد و درتعیین نرخهای مالیات بردرآمد شرکتها نیز جانب اعتدال رعایت میشود.
۳) مالیات بر دارایی
مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقلات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم میشود. مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض در تعدیل توزیع غیرعادلانه ثروت مؤثر است و از نظر اداری نیز تشخیص و وصول آن نسبتاً آسان است. مالیات براراضی ممکن است بر قیمت اراضی و یا افزایش ارزش اراضی وضع شود. درصورتی که مالیات براضافه ارزش اراضی وضع شود اضافه ارزش مزبور هرساله ارزیابی میشود و مشمول مالیات قرارمیگیرد. گاهی مالیات براضافه ارزش اراضی در موقع انتقال املاک و اراضی وصول میگردد. معمولاً هرقدر ف
اصله بین خرید و فروش کمتر باشد نرخ مالیات بیشتر است و بدین ترتیب مبلغ مالیات با فاصله زمانی بین خرید و فروش اموال و مقدار منفعتی که درنتیجه معامله حاصل گردیده است ارتباط پیدا میکند. مالیاتهای مزبور وسیله مؤثری برای جلوگیری از سفتهبازی درمعاملات غیرمنقول به شمار میرود و ممکن است درتجهیز پسانداز خصوصی برای سرمایهگذاری مولد مؤثر واقع شود. دربسیاری از کشورها، مالیات بر اراضی و منازل مسکونی مهمترین منبع درآمد برای شهرداریها و حکومتهای محلی بهشمار میرود (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان 1390).
2-4-3-2 مالیاتهای غیر مستقیم
درحالیکه مالیاتهای غیرمستقیم اغلب روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومیکشیده میشود و درهنگام توزیع یا فروش به روشهای مختلف وصول میگردد.
2-4-3-2-1 انواع مالیاتهای غیر مستقیم
1) مالیات بر مصرف و فروش
مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیر مستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومیکشیده میشود و از تولید کنندهی کالاها و خدمات مزبور وصول میشود. بنابراین مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل میدهد به نحوی که معمولاً مصرف کننده نمیتواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید کننده و یا فروشنده به دولت میپردازد. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق میگیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمیدارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل میدهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرارمیگیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگراین مالیات برکالاهای ضروری وضع شود، سنگینی آن را طبقات کمبضاعت بیشتر احساس میکنند.